آخرین اخبار
وقتی شنها روایتگر واقعه طبس میشوند
پنج شنبه 04 اردیبهشت 1404 - 13:59
دانههای شن در بیابانهای طبس گواهانی خاموش از یکی از بزرگترین شکستهای نظامی تاریخ هستند. در شبهای پرآشوب آن روزها، طوفانی سهمگین عملیات «پنجه عقاب» را به خاک هدر داد. شنها، این گواهان خاموش، روایتگر یک حادثهاند که نه تنها عملیات نظامی آمریکا، بلکه خود تاریخ سیاسی و نظامی ایران را تحت تأثیر قرار داد.

انوارنیوز : ما، دانههای شن، همیشه در زیر قدمهای مردانی که به سرنوشتشان میاندیشند، به حرکت درمیآییم. ما در باد پراکندهایم، در زمین خالی از زندگی به سر میبریم، اما وقتی طوفانی میآید، در هم میلولیم و به سوی افقهای دور دست پرتاب میشویم.
در ۲۴ آوریل ۱۹۸۰، طوفانی از شنها و سرنوشت در صحرا برخاست. اما این طوفان نه از دانههای بیگناه شن، بلکه از تصمیمی سرنوشتساز بود که آیندهاش به شکست ختم شد.ما، دانههای شن، در دل بیابان طبس، جایی که زمین بایر و سکوت مرگباری داشت، شاهد بودیم که مردانی با چشمهای پر از آرزو و دلهایی پر از امید، خود را به دل طوفان سپردند. این مردان به طمع آزادی گروگانها، تصمیم گرفته بودند که در دل این خاک و آسمان بیرحم، کاری بزرگ انجام دهند. اما آنچه که برایشان در انتظار بود، چیزی جز شکست و خاکستر نبود. نیروهای دلتا ما، دانههای شن، شاهد آمدن بالگردهایی به نام «بلک هاوک» و «شینوک» بودیم که در آسمان میچرخیدند. صدای رعدآسا و وحشتناک بالگردها در آسمان، همانند باد شدیدی که دانههای ما را در زمین به این سو و آن سو میبرد، همه چیز را به هم میریخت. این مردان، نیروی دلتا، نیرویی برای نجات گروگانها، در مسیر دشوار خود حرکت میکردند. اما هیچکدام از آنها نمیدانستند که این طوفان، طوفانی که ما دانههای شن به آن دامن میزنیم، چه بلای عظیمی برایشان به ارمغان خواهد آورد. آغاز فاجعهدر همان لحظات اول، طوفانی از مشکلات بر سرشان فرود آمد. نخست، یک بالگرد به دلیل نقص فنی زمینگیر شد. صدای شکستن قطعات فلزی و شکست بالگرد در دل طوفان، ما دانههای شن را به جنب و جوش واداشت. دیگر بالگردها به ناچار به ادامهٔ مسیر در شرایطی طاقتفرسا ادامه دادند. اما این تنها آغاز فاجعه بود.همزمان با ادامهٔ حرکت، در دل شب، زمانی که آنها در دنبالهٔ مسیری خطرناک و پر از مشکلات به دنبال رسیدن به اهداف خود بودند، حادثهای رخ داد که هیچکدام از آنها نمیتوانستند آن را پیشبینی کنند. طوفانی به شدت شدیدتر از آنچه که پیشبینی کرده بودند، برخاست. بادهای سهمگین، در دل دانههای شن و در فضای آسمان به شدت چرخید و همهچیز را در خود بلعید. صدای طوفان بلند شد، همانطور که ما دانههای شن در این طوفان بیرحم از زمین به آسمان پرتاب میشدیم.اما در این میان، در دل تاریکی و سرگردانی، یکی از خلبانان «بلک هاوک»، صدای قلبش را در طوفان شن میشنید. در دل شب، لحظهای فکر کرد: «آیا این مأموریت، این اقدام بزرگ، از همان ابتدا محکوم به شکست بوده است؟» اما هرچند که شک در دل او ریشه دوانده بود، نمیتوانست بازگردد. او و دیگر همکارانش همچنان بر این باور بودند که مسئولیت نجات گروگانها، مسئولیت جانها و سرنوشتها، به مراتب مهمتر از ترسها و تردیدهای لحظهای است.قطع ارتباطاتدر همان لحظهها، یکی دیگر از بالگردها دچار نقص فنی شد و سقوط کرد. توفان شن، زمین را در اختیار گرفت و دیگر هیچچیز در دست مردان نبود. تجهیزات فنی از کار افتاد، ارتباطات قطع شد و هواپیماها و هلیکوپترها یکی پس از دیگری در این خاک تیره و تار از حرکت ایستادند. هرکدام از دانههای ما، به همراه بادهای درهمشکسته، در این بیابان پراکنده شدیم، درست مثل آن مردانی که دیگر نمیتوانستند مسیر خود را ادامه دهند.لحظهای، در میان خرابهها و خاکسترها، یکی از فرماندهان نیروی دلتا به یاد آورده بود که در آغاز عملیات، به مردانش گفته بود: «اگر شکست خوردیم، تنها باید به خودمان نگاه کنیم.» حالا، در دل این بیابان بیرحم، هیچ چیزی جز گرد و غبار و سرنوشت ناگوار به یادگار نمانده بود.طوفان تقدیرآن شب، طوفان نه فقط از شن و باد بود، بلکه طوفان تقدیر بود. تصمیماتی که باعث شدند مردان دلیر، بر روی زمین بمانند و هیچگاه به اهداف خود نرسند. ناتوانی در برابر نیروهای طبیعی، مثل بیرحمی کویر و طوفان، آنها را زمینگیر کرد. وقتی بالاخره مردان مجبور به بازگشت شدند، ما دانههای شن شاهد شکست آنها بودیم. آنها به عمان برگشتند، اما دیگر هیچچیز نمیتوانست آنها را از این شکست پاک کند.ما دانههای شن، همچنان در آن بیابان باقی ماندیم. آن شب، به یاد ماندنی شد نه برای دلیری مردان، بلکه برای شکستشان در برابر سرنوشت. طوفانی که در دل کویر برخاست، نه فقط از شنها بلکه از تقدیرهای بیرحم بود که هیچچیز نمیتوانست آن را تغییر دهد. آسمان، زمین، و طوفانهای ما، همه در آن لحظات گواهی بودند بر شکست این عملیات.ما دانههای شن، همچنان در دل بیابان پراکندهایم، همچنان با باد در حال حرکت. این داستانی است که از دل شکستها و خاکسترها روایت میشود، داستانی از عملیات پنجه عقاب، که هرگز به نتیجه نرسید و تنها در تاریخ به یادگار ماند .
كليه حقوق اين وب سايت متعلق به پایگاه خبری تحلیلی انوار نیوز می باشد.
ارسال نظر